بیان کردم حدیث دوری
و
شرح شبِ هجران
پریشان کرد زلف و گفت:
از زلفم پریشان تر؟
قصاب کاشانی
به دریا رفتم تا
یادت را میان موج ها زنده کنم...
آب در گوشم رفت
و من مدت هاست...
هــــــر شب صدای غرق شدنت را میشنوم...
شبــــــــ های بارانی بی تــــــــــــــــــــــــــــــــو . . .